پارت هفتاد

زمان ارسال : ۱۶۶ روز پیش

فصل 33

از مجید خبری نبود. یک هفته بی خبری. بعد از آن حرف‌‌ها اصلاً سراغی ازم نگرفت. پس خیلی هم دوستم نداشت وگرنه آنقدر زود نباید دست می‌‌کشید. مادرم تازه مرخص شده بود و ازش پرستاری می‌‌کردم. امین دو دفعه بهش سر زده بود و دستش را بوسیده بود. ما ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید